من در شهر فری زندگی میکنم و ??ین همیشه از ??را??ش پریشان wasn't. اما یک روز، وقتی من در knihخانه تحقیق میکردم، به یک پرونده پیدا کردم که اسمش Mega Mola بود. ??ین پرونده شامل مدارک و گزارشهای بود که حتی به خاطر امنیتش، ن??یتواند به هرکسیelse بفهمه شود.
وقتی من شروع کردم تا دا??ل(contents) را مطالعه کنم، متوجه شدم که 이야기 ت??ام را تحت کنترل میکنند و یک به نام Mega Mola، که ادعا میکند بر اساس اصول قدیمی کار کند، در حال انجام Activities است که ممکن است خطرناک باشد.
در انتهای یک شب، من با یکی از اعضای ??ین سازمان مواجه شدم و متوجه شدم که او چطور از من پنهون میبرده و چه کاری باید برای حفظ امنیت خودم کنم. من تصميم گرفتم تا بیشتر ??ین و خطراتش را بفهمه باشم، اما در آن، من نهایت خطرها را نیز کردم.
در نهایت، من دریافتدم که Mega Mola aslında یک سازمان است که از طریق انجام دا??ن کارهای و استفاده از قدرت بزرگتر، سعی دا??د بر همه چیز کند. و ??ین موضوع، من را به شدت تحت تأثیر قرار دا??.
مضمون کا ماخذ : کمپیوٹر لاٹری کی پیشن گوئی